زیباست بخوانید (( شهید زین الدین ))
خودش
که اهل چیز نو خریدن نبود، نه برای من نه برای خودش. یکبار من و خواهرش
پیراهن و شلوار برایش خریدیم. توی خانه لباس ها را پوشید و رفت. وقتی
برگشت، دوباره همان لباس سپاه تنش بود.گفت: "یکی از دوستانم میخواست داماد
بشود، لباس نو نداشت. دادم به او."